هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید. او از دل‌بستگی و عشق بی‌حد خود می‌گوید و زیبایی معشوق را بی‌نظیر و بی‌همتا توصیف می‌کند. شاعر همچنین از رنج‌های عشق و جدایی می‌نالد و احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۴

هرچند خون عاشق بی‌دل حلال نیست
در خون من گرفت به آن خردسال نیست

حسنش امان یک نگهم بیشتر نداد
در حسن آدمی کش او اعتدال نیست

دی وقت راندن من از آن بزم بود مست
کامروز در رخش اثر انعفال نیست

شاخ گلی و گرنه هنوز ای پسر کجاست
سروی که در ره تو سرش پایمال نیست

ماه نوی ولی به ظهور تو از بتان
یک آفتاب نیست که در او زوال نیست

از یک هلال اگرچه نه‌ای بیشتر هنوز
یک سینه نیست کز تو بر او صد هلال نیست

حسن تو راست زیر نگین صد جهان جمال
یک دل حریف این همه حسن و جمال نیست

از سادگی دمی ز تو صد لطف می‌کنم
خاطر نشان خود که تو را در خیال نیست

خود را به عمد به هرچه می‌افکنی به خواب
ز افسانهٔ منت اگر امشب ملال نیست

برداشتست بهر نثار تو چشم ما
چندان گوهر که در صدفت احتمال نیست

قدت هلال وار خمیده است در شباب
بر غیر عشق محتشم این حرف دال نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.