هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات عاشقانه و دردهای عشق می‌پردازد. شاعر از نگاه معشوق، تیرهای کمان ابروی او، و تأثیرات عشق بر دل خود سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند خجلت، فتنه، و بیدادگری وجود دارد که بر پیچیدگی روابط عاشقانه تأکید می‌کنند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه پیچیده و اشارات ظریف به احساسات و روابط انسانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۱۸۲

از جیب حسن سرو قدی سر بدر نکرد
کز خجلت تو خاک مذلت به سر نکرد

برق اجل به خرمنی آتش نزد دلیل
تا مشورت به خوی تو بیدادگر نکرد

چشمت ز گوشه‌ای یزک غمزه سر نداد
کز گوشه دگر سپه فتنه سر نکرد

در بزم کس نماند که پنهان ز دیگران
از نرگسش نشانه تیر نظر نکرد

تا مدعی ز ابروی او چشم بر نداشت
تیری از آن کمان به دل من گذر نکرد

برد آن چنان دلم که نخستین نگاه را
در دلبری مدد به نگاه دگر نکرد

صد عشوه کرد چشم تو ضایع برای غیر
کاتش به جان من زد و دروی اثر نکرد

تیر کرشمه تو که با دل به جنگ بود
کرد آشتی چنان که مرا هم خبر نکرد

قانع نشد به نیم نگاه تو محتشم
خاشاک نیم‌سوز ز آتش حذر نکرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.