هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد فراق و اشتیاق به معشوق سخن میگوید. شاعر از رنجهای ناشی از دوری و بیوفایی معشوق مینالد و تأثیرات تلخ این جدایی را بر زندگی خود توصیف میکند. همچنین، به نقش تقدیر و فلک در افزایش دردهایش اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و گاه تلخ است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرگ، تقدیر و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۸۴
جدائی تو هلاکم ز اشتیاق تو کرد
تو با من آن چه نکردی غم فراق تو کرد
به مرگ تلخ شود کام ناصحی که چنین
شراب صحبت ما تلخ در مذاق تو کرد
ز عمر بر نخورد آن که قصد خرمن ما
به تیز ساختن آتش نفاق تو کرد
اجل که بی مددی قتل این و آن کردی
چو وقتا کار من آمد به اتفاق تو کرد
فغان که هر که به نامحرمی مثل گردید
فلک برغم منش محرم وثاق تو کرد
شبانه هر که به بزمی فتاد و رفت فرو
صباح سر به در از غرفه رواق تو کرد
ز خود هلاکتری دید و سینه چاکتری
بهر که محتشم اظهار اشتیاق تو کرد
تو با من آن چه نکردی غم فراق تو کرد
به مرگ تلخ شود کام ناصحی که چنین
شراب صحبت ما تلخ در مذاق تو کرد
ز عمر بر نخورد آن که قصد خرمن ما
به تیز ساختن آتش نفاق تو کرد
اجل که بی مددی قتل این و آن کردی
چو وقتا کار من آمد به اتفاق تو کرد
فغان که هر که به نامحرمی مثل گردید
فلک برغم منش محرم وثاق تو کرد
شبانه هر که به بزمی فتاد و رفت فرو
صباح سر به در از غرفه رواق تو کرد
ز خود هلاکتری دید و سینه چاکتری
بهر که محتشم اظهار اشتیاق تو کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.