هوش مصنوعی: این متن شعری است که از لحظات شورانگیز و مستی در مجلس می‌گوید، همراه با توصیف احساسات شدید، غرور، و گاه خشونت. شاعر از شکستن ساغر، خنجر، و حتی سر سخن می‌گوید و فضایی پرتنش و پرشور را ترسیم می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین پیچیده‌ای مانند مستی، خشونت، و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از تصاویر شعر (مانند شکستن سر یا خنجر) ممکن است برای کودکان و نوجوانان خشن به نظر برسد.

غزل شمارهٔ ۲۲۲

آه از آن لحظه که مجلس به غضب در شکند
دامن افشاند و می ریزد و ساغر شکند

می‌رود سرخوش و من بر سر آتش که چه وقت
مست باز آید و غوغا کند و درشکند

دست ز احباب ندارد چو کشد خنجز ناز
مگرش دست شود رنجه و خنجر شکند

سگ آن مست غرورم که نگه داند راه
شحنه را بر سر بازار اگر سر شکند

زده‌ام دوش به جرات در قصری کانجا
حاجب از جرم سجودی سر قیصر شکند

مو بر اندام شود راست مه یک شبه را
افتاب من اگر طرف کله برشکند

محتشم باده ده از خون منش کان خونخوار
نیست مستی که خمار از می دیگر شکند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.