هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عناصر طبیعت و احساسات عمیق انسانی مانند عشق، درد، اشک و طوفان برای بیان حالات درونی شاعر استفاده می‌کند. شاعر از غمزه، مژگان، اشک و عشق سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند ایمان، طوفان و درمان نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۶

چشمت چو شهر غمزه را آرایش مژگان کند
صد رخنه زین آئین مرا در کشور ایمان کند

از کشتکان شهری پر و خلق از پی قاتل دوان
با نرگس فتان بگو تا غمزه را پنهان کند

اشک من از خواب سکون بیدار و مردم بی خبر
این سیل اگر آید چنین صدخانه را ویران کند

ماهی نهد دل بر خطر مرغ هوا یابد ضرر
آن دم که اشک و اه من در بحر و بر طوفان کند

گر مژدهٔ کشتن دهی زندانیان عشق را
صد یوسف از مصر طرب آهنگ این زندان کند

زین‌سان که من در عاشقی دارم حیات از درد او
میرم اگر عیسی دمی درد مرا درمان کند

گردد کمال حسن و عشق آن دم عیان بر منکران
کورا بهار خطر رسد ما را جنون طغیان کند

ای پرده‌دار از پیش او یک سو نشین بهر خدا
تا عرض حال خود گدا در حضرت سلطان کند

دشتی که سازد محتشم گرم از سموم آه خود
گر باد بر وی بگذرد صد خضر را بی‌جان کند
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.