هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و حسد، انتظار برای دیدار معشوق، و رقابت با رقیبان می‌گوید. او از آتش غیرت و اضطراب خود سخن می‌گوید و توصیف می‌کند که چگونه معشوق در حالی که مست است، عاشق را به حال خود رها کرده است. همچنین، اشاره‌ای به پاکی و عصمت معشوق و تأثیر شراب بر احساسات عاشق دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه پیچیده، حسد، و اشاره به مصرف شراب است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۳۵

دیشب که بر لبت لب جام شراب بود
بر آتش حسد دل عاشق کباب بود

در انتظار این که تو ساقی شوی مگر
جان قدح طپان و دل شیشه آب بود

من مضطرب بر آتش غیرت که دم به دم
می پرده سوز خلوتیان حجاب بود

بیدار بود دیدهٔ کید رقیب لیک
از عصمت تو چشم حوادث به خواب بود

پاست فرشته داشت که در مجلسی چنان
بودی تو مست و عاشق مسکین خراب بود

میسوختی چو ز آتش می پرده‌های شرم
آن کایستاده به رویت نقاب بود

ننهاد کس پیاله ز کف غیر محتشم
کز مشرب تو در قدحش خون ناب بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.