هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و ستایش معشوقه‌ای صحبت می‌کند که حضور او حتی ویرانه‌ها را به قصر تبدیل می‌کند. او توصیف می‌کند که چگونه زیبایی معشوقه حتی ماه و زهره را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و حضور او باعث رشک بهشت و حورالعین می‌شود. شاعر از شنونده می‌خواهد که از آمدن معشوقه آگاه شود و از این صحبت لذت ببرد، زیرا پیشکش او به معشوقه دل و دین است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل‌درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۳۸

همنشین امشب اگر آن بت چنین خواهد بود
کنج ویرانهٔ ما شاه نشین خواهد بود

زهره در مجلس ما سجده ز مه خواهد خواست
میر مجلس اگر آن زهره جبین خواهد بود

آتش از غیرت این خانه به خود خواهد زد
هر پری خانه که در روی زمین خواهد بود

ای که آگه نه‌ای از آمدن آن بت مست
ساعتی باش که صحبت به ازین خواهد بود

پیش آن بت که سراپردهٔ جان منزل اوست
کمترین پیشکش ما دل و دین خواهد بود

از بهشتی صفتی غمکدهٔ ما امشب
با سراپردهٔ فردوس قرین خواهد بود

محتشم محفل ما امشب از آن غیرت حور
من برآنم که به از خلد برین خواهد بود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.