هوش مصنوعی:
این شعر از محتشم کاشانی بیانگر درد فراق و اندوه ناشی از جدایی است. شاعر از اشکهایش که در پی دل شکار شده میروند سخن میگوید و از وعدههای بیوفا و درد وداع مینالد. او با وجود تلاش برای کنترل گریه، اشکهایش زمین را گلآلود میکنند. شعر همچنین به ناتوانی در برابر سرنوشت و جریان خون از چشم قاتل اشاره دارد که نمادی از درد و رنج است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده مانند فراق، اندوه و ناامیدی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'خون از چشم قاتل میرود' ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۲۵۴
آن که اشگم از پیش منزل به منزل میرود
وه که با من وعده میفرمود و با دل میرود
اشگم از بی دست و پائی در پی این دل شکار
بر زمین غلطان چو مرغ نیم به سمل میرود
حال مستعجل وصالی چون بود کاندر وداع
تا گشاید چشم تر بیند که محمل میرود
با وجود آن که ضبط گریه خود میکنم
ناقهاش از اشک من تا سینه در گل میرود
نوگلی کازارش از جنبیدن باد صباست
آه کز آه من آزرده غافل میرود
محتشم بهر نگاه آخرین در زیر تیغ
میکند عجزی که خون از چشم قاتل میرود
وه که با من وعده میفرمود و با دل میرود
اشگم از بی دست و پائی در پی این دل شکار
بر زمین غلطان چو مرغ نیم به سمل میرود
حال مستعجل وصالی چون بود کاندر وداع
تا گشاید چشم تر بیند که محمل میرود
با وجود آن که ضبط گریه خود میکنم
ناقهاش از اشک من تا سینه در گل میرود
نوگلی کازارش از جنبیدن باد صباست
آه کز آه من آزرده غافل میرود
محتشم بهر نگاه آخرین در زیر تیغ
میکند عجزی که خون از چشم قاتل میرود
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.