هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، به زیبایی‌های معشوق و رنج‌های عاشق اشاره دارد. شاعر از غرور و ناز معشوق، انتظار کشیدن عاشق و دردهای عشق سخن می‌گوید. همچنین، از مفاهیمی مانند انتظار، تغافل، وصل و هجران بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات انسانی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۰۷

ای از می غرور تو لبریز جام ناز
شیرین ز تلخی تو لب حسن و کام ناز

طبع مدقق حرکت سنج می نهد
بر جز و جزو از حرکات تو نام ناز

ایزد برای لذت وصل آفرید و بس
معشوق را به عاشق خود در مقام ناز

یک سر نمانده بر تن و آن شوخ را هنوز
تیغ کرشمه نیم کشست از نیام ناز

مجنون ز انتظار کشیدن هلاک شد
ای ناقه درکش از کف لیلی زمام ناز

هرگز ز چشم دیر نگاهش به ملک دل
پیک نظر نیاورد الا پیام ناز

مجنونم از تغافل چشمش که بس خوشست
با رغبت زیاده ز حد التیام ناز

من ناصبور و مانده در وصل را کلید
در زیر پای شاهد سنگین خرام ناز

شد سر گران ز گلشن خاکم روان بلی
بوی نیاز خورده دگر بر مشام ناز

گفتم عیادتی که سبک گشته گام روح
گفتا تحملی که گران است گام ناز

در زیر تیغ می‌دهد از انتظار جان
صیدی که همچو محتشم افتد به دام ناز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.