هوش مصنوعی: این متن شعری است که دربارهٔ خموشی و بیان حقایق، زیبایی و محبوبیت، عشق و دشمنی، و آشوب زمانه سخن می‌گوید. شاعر از مخاطب می‌خواهد که مانند آینه خود را در معرض دید همگان قرار ندهد و از عشق و محبتی که در دل همه وجود دارد سخن می‌گوید. همچنین، او از آشوب زمانه و دل‌خوشی خود به خیال معشوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عاشقانه نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۲۶

خموشیت گره افکند در دل همه کس
بگو حدیثی و بگشای مشکل همه کس

بدان که هر نظری قابل جمال تو نیست
مکن چو آینه خود را مقابل همه کس

رخی که بال ملک را خطر ز شعلهٔ اوست
روا بود که شود شمع محفل همه کس

عداوتم به دل کاینات داده قرار
محبتی که سرشتست در دل همه کس

زمانه گشت پرآشوب و من به این خوش دل
که از خیال تو خالی شود دل همه کس

زرشک مایل مرگم که از غلط کاریست
به غیر محتشم آن سرو مایل همه کس
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.