هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، به توصیف عشق و دلدادگی، ناز و نیاز معشوق، و فراز و نشیب‌های رابطه عاشق و معشوق می‌پردازد. شاعر از بلندپروازی‌های عشق، وفاداری، و رنج‌های دل سخن می‌گوید و با تصاویر زیبا و استعاره‌های پیچیده، احساسات عمیق انسانی را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۰

محل گرمی جولان بزیر سرو بلندش
قیامتست قیامت نشست و خیز سمندش

تصرف از طرف اوست زان که وقت توجه
دراز دست‌تر از آرزوی ماست کمندش

میانهٔ هوس و حسن بسته‌اند به موئی
هزار سلسله برهم ز جعد سلسله بندش

نهاد یاری مهر و وفا به یکطرف آخر
دل ستیزه کز جنگجوی جور پسندش

هزار جان گرامی فدای ناوک یاری
که گاه گاه شود پر کش از کمان بلندش

ز خلق دل به کسی بند اگر حریف شناسی
که نگسلد ز تو گر همه از آهنست می‌شکنندش

مدار باک اگر کرد دل به من گله از تو
که پیش ازین ز تو بسیار دیده‌ام گله‌مندش

درم خریده غلام ویست محتشم اما
صلاح نیست که گویم خریده است به چندش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.