هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غنایی، توصیفی زیبا و پراحساس از معشوق و ویژگیهای او مانند موهای بلند و سیاه، قد خمیده، و رفتار جذابش ارائه میدهد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند دود، شمع، نخل، و گل، احساسات عمیق خود را بیان میکند و از حسرت و عشق خود میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
غزل شمارهٔ ۳۳۲
ز دل دودی بلند آویخته زلف نگون سارش
خدا گرداندم یارب بلا گردان هر تارش
زهر چشمی به حسرت میگشاید از پی آن گل
بهر گامی که بر میدارد از جا نخل گل بارش
به سر ننهاده کج تاج سیاه آن ترک آتش خو
که از آهم به یک سو رفته دود شمع رخسارش
به گلشن حسرت قدش رود از نخل بر گلشن
به نخل خشک آموزد خرامش سحر رفتارش
ز بیم غیر میگوید سخن در زیر لب با من
من حیران بمیرم پیش لب یا پیش رخسارش
چسان گنجانم اندر شوق ذوق لطف دلداری
که از جان خوش تر آید بر دل آزاده آزارش
بسی نازک فتاده جامهٔ معصومی آن گل
خدا یارب نگهدارد ز دامن گیری خارش
ز زلفش محتشم را آن چنان بندیست در گردن
که گر سر میکشد از وی به مردن میرسد کارش
خدا گرداندم یارب بلا گردان هر تارش
زهر چشمی به حسرت میگشاید از پی آن گل
بهر گامی که بر میدارد از جا نخل گل بارش
به سر ننهاده کج تاج سیاه آن ترک آتش خو
که از آهم به یک سو رفته دود شمع رخسارش
به گلشن حسرت قدش رود از نخل بر گلشن
به نخل خشک آموزد خرامش سحر رفتارش
ز بیم غیر میگوید سخن در زیر لب با من
من حیران بمیرم پیش لب یا پیش رخسارش
چسان گنجانم اندر شوق ذوق لطف دلداری
که از جان خوش تر آید بر دل آزاده آزارش
بسی نازک فتاده جامهٔ معصومی آن گل
خدا یارب نگهدارد ز دامن گیری خارش
ز زلفش محتشم را آن چنان بندیست در گردن
که گر سر میکشد از وی به مردن میرسد کارش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.