هوش مصنوعی:
این شعر از محتشم کاشانی، بیانگر درد عشق و هجران است. شاعر از رنجهای عشق و بیوفایی معشوق میگوید و از خواننده میخواهد که از عشق ناامید کننده دست بکشد. او از ستمهای معشوق و ناامیدی از وصال سخن میگوید و بر اهمیت حفظ عزت نفس در برابر عشق تأکید دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند ناامیدی و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
غزل شمارهٔ ۳۳۵
بیش ازین منت وصل و از رخ آن ماه مکش
گر کشد هجر تو را جان بده و آه مکش
وصل بیمنت او با تو به یک هفته کشد
گو وصالی که چنین است به یک ماه مکش
چون محال است رساندن به هدف تیر امید
تو کمان ستمش خواه بکش خواه مکش
همت از یار مرا رخصت استغنا داد
تو هم ای دل پس ازین پای ازین راه مکش
سربلندی مکن از وصل را ز آن شیرین لب
منت خسروی از همت کوتاه مکش
چشم بیغیرت من گر شود از گریه سفید
دگرش سرمه ز خاک ره آن ماه مکش
یا وفا یا ستم از کش بکشم چند کشی
گوئی آزار پر کاه بکش گاه مکش
محتشم دیده ز بیراهی آن سرو مپوش
رقم بیبصری بر دل آگاه مکش
گر کشد هجر تو را جان بده و آه مکش
وصل بیمنت او با تو به یک هفته کشد
گو وصالی که چنین است به یک ماه مکش
چون محال است رساندن به هدف تیر امید
تو کمان ستمش خواه بکش خواه مکش
همت از یار مرا رخصت استغنا داد
تو هم ای دل پس ازین پای ازین راه مکش
سربلندی مکن از وصل را ز آن شیرین لب
منت خسروی از همت کوتاه مکش
چشم بیغیرت من گر شود از گریه سفید
دگرش سرمه ز خاک ره آن ماه مکش
یا وفا یا ستم از کش بکشم چند کشی
گوئی آزار پر کاه بکش گاه مکش
محتشم دیده ز بیراهی آن سرو مپوش
رقم بیبصری بر دل آگاه مکش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.