هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، عشق، اشتیاق، رنج و مرگ را توصیف می‌کند. شاعر از فراق و دوری معشوق رنج می‌برد و حاضر است برای دیدار او بمیرد. او از معشوق با عناوینی مانند "سیمین بدن"، "شیرین زبان" و "یوسف اندام" یاد می‌کند و عشق خود را با تصاویری مانند "نخل بلند قامت" و "سیب ذقن" نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و غمگین است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۴۲۲

خوش آن ساعت که خندان پیشت ای سیمین بدن میرم
تو باشی بر سر بالین من گریان و من میرم

چنان مشتاقم ای شیرین زبان طرز کلامت را
که گربندی زبان سوزم و گر گوئی سخن میرم

منم نخل بلند قامتت راآن تماشائی
که گر آسیب دستی بیند آن سیب ذقن میرم

همایانم به زاغان باز نگذارند از غیرت
ز سودایت به صحرائی که بی‌گور و کفن میرم

من آن مسکین کنعان مسکنم کز یوسف اندامی
زند گر بر مشامم باد بوی پیرهن میرم

نمی‌دانم که شیرین مرا خصم من از شادی
چسان پرسش کند روزی که من چون کوه کن میرم

چو پا تا سر وجودم شد وجدت جای آن دارد
که از بهر سرا پای وجود خویشتن میرم

مگر خود برگشاید ناوکی آن شوخ و نگذارد
که از دیر التفاتیهای آن ناوک فکن میرم

نگردد محتشم تا عالمی از خون من محزون
به این جان حزین آن به که در بیت‌الحزن میرم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.