هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که برخلاف دیگر دعاخوانان، او به جای خواندن دعا برای ستایش، خود به مدح و ستایش می‌پردازد. او از قدرت دعا و تأثیر آن در زندگی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی در بیداری و خواب نیز به دعا مشغول است. شاعر با افتخار از تلاش‌های خود در مسیر دعا و ستایش سخن می‌گوید و عشق و از خودگذشتگی خود را در این راه نشان می‌دهد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و ادبی عمیق است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و صنایع ادبی پیچیده، آن را برای مخاطبان با دانش زبانی و ادبی بالاتر مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۴۲۳

من که از ادعیه خوانان دگر ممتازم
از دعای تو به مدح تو نمی‌پردازم

علم مدح تو بیضا علم افراختنی است
لیک من از عقبت ادعیه می‌افرازم

روزگاریست که بر دیده و بختت به دعا
بسته‌ام خواب و به بیداری خود می‌نازم

هست اقبال تو یاور که من ادعیه خوان
کار یک ساله به یک روزه دعا می‌سازم

خورد و خوابی که درو نیست گزیر آن سان را
من به آن هم ز دعای تو نمی‌پردازم

سرو را در جسدم تا رمقی هست ز جان
از برایت به فلک رخش دعا می‌تازم

بر سر لوح ثنا طرح دعا خوش طرحیست
خاصه طرحی که من از بهر تو می‌اندازم

محتشم تاب و توان باخته در دوستیت
من که بی‌تاب و توانم دل و جان می‌بازم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.