هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه و عارفانه، از عشق و مستی و بندگی در برابر معشوق سخن می‌گوید. او با بیان احساسات خود، از بوسیدن دست و پای معشوق، تسلیم در برابر او، و عشق بی‌قید و شرط خود می‌گوید. همچنین، از آرزوی نزدیکی به معشوق و تحمل رنج‌های عشق سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عارفانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'مستی' و 'بدمستی' نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

غزل شمارهٔ ۴۲۴

به بزم او حریفان را ز مستی دست و پا بوسم
به این تقریب شاید دست آن کان حیا بوسم

دهم در خیل مستان تن به بدمستی که هر ساعت
روم خواهی نخواهی دست آن شوخ بلا بوسم

چو جنگ آغازد آن بدخو نیاید بر زمین پایم
ازین شادی که دستش در دم صلح و صفا بوسم

خون آن مستی که او خنجر کشد من چون گنه‌کاران
گهش قربان شوم از عجز و گاهی دست و پا بوسم

زمین بوس در آن را گر نیم لایق اجازت ده
که از بیرون دردیوار آن دولت سرا بوسم

دهندم تا ز ماوای سگ کویت نشان تا کی
سر بیگانه گردم خاک پای آشنا بوسم

کبوتر نامه ز آن دلبر چو آرد محتشم شاید
کنم پرواز اگر چون مرغ و بالش در هوا بوسم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.