هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان عشق و شیفتگی خود به معشوق می‌پردازد و از نگاه فتنه‌انگیز و رفتارهای جذاب او سخن می‌گوید. او خود را مجنون و شیدای معشوق می‌داند و آرزو می‌کند که قربانی هر حرکت و نگاه او شود. شاعر از تأثیر عمیق معشوق بر خود می‌گوید و تمایل دارد تا در هر حالتی پیرامون او باشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۴۴۱

مفتون چشم کم نگه پر فتنه‌ات شوم
مجنون آهوانه نگه کردنت شوم

از صد قدم به ناوکی انداختی مرا
قربان دست و بازوی صید افکنت شوم

دامان سعی بر زده‌ای در هلاک من
ای من هلاک بر زدن دامنت شوم

زان تندخوتری که توانم ز بیم گشت
پیرامنت اگر همه پیراهنت شوم

کم می‌کنی نگاه ولی خوب می‌کنی
قربان طرح و وضع نگه کردنت شوم

کردی ز باده پیرهن عاشقانه چاک
شیدای چاک کردن پیراهنت شوم

من بلبل ندیده بهارم روا مدار
کاواره همچو محتشم از گلشنت شوم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.