هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت (حسن) و تأثیر آن بر دیگران می‌پردازد. شاعر از عشق و عاشقی سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که زیبایی می‌تواند هم جذب‌کننده باشد و هم دردسرساز. همچنین، به موضوعاتی مانند غرور، بندگی، و تفاوت میان افراد در برخورد با عشق و زیبایی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۴۶۱

تا به کی جان کسی دل بری از هیچ کسان
آفت حسن بتان است هجوم مگسان

تو ز خود غافلی ای شمع ملک پروانه
که چو گل هر نفسی میزنی آتش به کسان

زده آتش به جهان حسن تو وز بیم نفس
تا شود روی تو آئینهٔ آتش نفسان

کشور حسن بیک تاخت بگیری چو شوند
هم رهان ره سودای تو باری فرسان

به حریم حرمت پای سگانست دراز
وز سر کوی تو شیران همه کوته مرسان

رزق شاهنشهی حسن چه داند صنمی
که سجود در او سرزند از بوالهوسان

بندگیها کندت محتشم بی کس اگر
مکنی نسبتش از بنده شناسی به کسان
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.