هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد فراق و عشق شدید به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از رنج‌های عشق، زخم‌های دل، و اشتیاق به وصال یار می‌سراید و از تأثیرات عمیق این عشق بر وجود خود می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند فنا در عشق و تجربه‌های روحانی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و عشق شدید ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۴۸۴

در ملک بودی اگر یک ذره عشق یار من
در فلک آتش افکندی آه آتش بار من

در تن زارم جگر صدچاک و دل صد پاره شد
بوالعجب گلها شکفت از عشق در گلزار من

چون کند پامالم آن سرو از پی پابوس او
دل برون آید ز چاک سینهٔ افکار من

های و هویم لرزه در گورافکند منصور را
چون زنند از راه عبرت در ره اودار من

خواستم از شربت وصلش دمی یابم حیات
کرد چشم قاتلش زهری عجب در کار من

آن چنان زارم که بر من دشمنان گزیند زار
دوستی آخر تو کمتر کوش در آزار من

محتشم هرگه نویسم شعر عاشق سوز خویش
آتش افتد از قلم در نسخهٔ اشعار من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.