هوش مصنوعی: این شعر یک نیایش عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از خداوند و معشوق خود با عناوینی مانند "شاه بنده پرور" و "نوربخش چشم جهان" یاد می‌کند. او از درد فراق و جفای معشوق شکایت می‌کند و از او می‌خواهد که به نیازهایش توجه کند. شاعر همچنین از کوتاهی عمر و دوری معشوق گله می‌کند و در نهایت به امید چاره‌سازی از سوی معشوق دل می‌بندد.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به دانش ادبی پایه داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۴۸۵

یارب که خواند آیت عجر و نیاز من
بر شاه بنده پرور مسکین نواز من

یارب که گوید از من مسکین خاکسار
با شهسوار سر کش گردون فراز من

کای نوربخش چشم جهان بین مردمان
ای روشنائی نظر پاکباز من

چشمت که خوش بمن به فکندی خدنگ ناز
اکنون چرا نمی‌نگرددر نیاز من

گوش مبارکت که ز من می‌شنید راز
بهر چه گوشه‌گیر شد آخر ز راز من

زلفت مگر ز من کجی دید کز جفا
کوتاه ساخت رشتهٔ عمر دراز من

چون محتشم ز درد تو بیچاره‌ام چه باک
گر چاره ساز من شوی ای چاره‌ساز من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.