هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و حماسی است که در آن توصیف زیبایی و جذابیت یک سوار همراه با تصاویر شاعرانه از طبیعت و احساسات ارائه شده است. همچنین اشاراتی به مرگ، جنگ و پیروزی نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و حماسی با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین اشارات غیرمستقیم به مرگ و جنگ وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۴۹۴

از سپاه حسن آخر یک سوار آمد برون
کافتاب از شرم رویش شرمسار آمد برون

همچو نخل‌تر که باد تند ازو ریزد ثمر
پر نگاه و عشوه ریز و غمزه بار آمد برون

کار مرگ آن دم شد آسان کز قد آن نخل‌تر
از نیام دهر تیغ آب‌دار آمد برون

بر فلک شد پر نفیر از بانگ پیکانان بلند
غالبا امروز شاه کامکار آمد برون

وضع سرمستانه‌اش بازار سرمستان شکست
گرچه کم شد نشاء غالب خمار آمد برون

داده تا قتل که را با خود قرار امشب که باز
تیغ بر کف چین بر ابرو بی‌قرار آمد برون

انتظاری داده بودم بر درش با خود قرار
ناگه آن سرو روان بی‌انتظار آمد برون

خط رویت خاست یا در عهدت از طوفان حسن
آفتاب عالم آرا از غبار آمد برون

نقد قلب محتشم در بوتهٔ عشق بتان
رفت بر ناقص ولی کامل عیار آمد برون
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.