هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دلباختگی خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه شب‌ها درگیر خیال معشوق است و از بی‌تفاوتی معشوق رنج می‌برد. او از اضطراب و بی‌قراری خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. همچنین، شاعر به تأثیر عمیق معشوق در جهان اشاره می‌کند و از فریب‌خوردگی خود در این رابطه عاشقانه سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

غزل شمارهٔ ۵۱۶

شبم ز روز گرفتارتر به مشغلهٔ تو
که تا سحر به خیال تو می‌کنم کله تو

به دفع کردن غیر از درت غریب مهمی
میان سعی من افتاده و مساهلهٔ تو

نظر در آینه داری و اضطراب نداری
تو محو خویشی و من محو تاب و حوصلهٔ تو

هنوز عهد تو آورده بود دهر به جنبش
که در زمین و زمان بود شور ولولهٔ تو

به گوش مژده تخفیف ده ز درد سر من
که می‌برم دو سه روز این جنون ز سلسلهٔ تو

سئوال کردی و گفتی بگو که برده دلت را
دلم بده که بگویم جواب مسلهٔ تو

فریب کیست دگر محتشم محرک طبعت
که نیست فاصله در نظمهای بی‌صلهٔ تو
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.