هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، احساسات شاعر را نسبت به معشوق بیان میکند. او از عشق سوزان، فریبندگی معشوق، و انتظار کشیدن برای او سخن میگوید. همچنین، شاعر به زیباییهای معشوق مانند چشمان نرگسگونه و مژههای خاردار اشاره میکند و خود را در مقایسه با رقیبان، بیقدر و اعتبار میداند. در پایان، از مخاطب میخواهد که شعرش را با جان بشنود.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی پیچیده، درک آن را برای نوجوانان جوانتر دشوار میسازد.
غزل شمارهٔ ۵۶۱
زد به درونم آتش تنگ قبا سواری
دست به خونم آلود ماه لقا نگاری
دام فریب دل گشت طره دلفریبی
صید شکار جان کرد آهوی جان شکاری
گرچه به مصر خوبی هست عزیز یوسف
نیست به شهریاری همچو تو شهریاری
نرگس چشمت ای گل میفکند دمادم
در دل چاک چاکم ای مژه خارخاری
روز و شب از خیالت با دل خویش دارم
کنجی و گفتگوئی صبری و انتظاری
پیش تو چون رقیبان معتبرند امروز
شکر که ما نداریم قدری و اعتباری
گفته محتشم را زیور گوش جان کن
کز گوهر معانی ساخته گوشواری
دست به خونم آلود ماه لقا نگاری
دام فریب دل گشت طره دلفریبی
صید شکار جان کرد آهوی جان شکاری
گرچه به مصر خوبی هست عزیز یوسف
نیست به شهریاری همچو تو شهریاری
نرگس چشمت ای گل میفکند دمادم
در دل چاک چاکم ای مژه خارخاری
روز و شب از خیالت با دل خویش دارم
کنجی و گفتگوئی صبری و انتظاری
پیش تو چون رقیبان معتبرند امروز
شکر که ما نداریم قدری و اعتباری
گفته محتشم را زیور گوش جان کن
کز گوهر معانی ساخته گوشواری
وزن: مفتعلن فعولن مفتعلن فعولن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.