هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج عاشق از جدایی و بیاعتنایی معشوق است. شاعر با زبانی تلخ و گزنده، از ناامیدی، فریبخوردگی و احساس طردشدگی میگوید و با کنایههایی به ناصحان و مدعیان، درد خود را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه، استفاده از کنایهها و استعارههای پیچیده، و لحن تلخ و گزندهی شعر، درک کامل آن را برای مخاطبان کمسنوسال دشوار میکند.
غزل شمارهٔ ۵۶۲
دلا زان گل بریدی خاطرت آسود پنداری
تو را با او دگر کاری نخواهد بود پنداری
تو بر خود بستهای یک باره راه اشگ ای دیده
نخواهد کرد دیگر آتش من دود پنداری
تو تحسین خواهی ای ناصح که منعم کردهای زان در
به خوش پندی من درمانده را خشنود پنداری
فریبی خوردهای ای غیر از آن پرکار پندارم
که خود را باز مقبول و مرا مردود پنداری
رسید و به اعتاب از من گذشت آن ترک نازک خود
دعائی گفتمش در زیر لب نشنود پنداری
مقرر کرده بهر مدعی مشکلترین قتلی
ز یاران خواهد این خدمت به من فرمود پنداری
چو بر درد جدائی محتشم گردیدهای صابر
به صبر این درد پیدا میکند بهبود پنداری
تو را با او دگر کاری نخواهد بود پنداری
تو بر خود بستهای یک باره راه اشگ ای دیده
نخواهد کرد دیگر آتش من دود پنداری
تو تحسین خواهی ای ناصح که منعم کردهای زان در
به خوش پندی من درمانده را خشنود پنداری
فریبی خوردهای ای غیر از آن پرکار پندارم
که خود را باز مقبول و مرا مردود پنداری
رسید و به اعتاب از من گذشت آن ترک نازک خود
دعائی گفتمش در زیر لب نشنود پنداری
مقرر کرده بهر مدعی مشکلترین قتلی
ز یاران خواهد این خدمت به من فرمود پنداری
چو بر درد جدائی محتشم گردیدهای صابر
به صبر این درد پیدا میکند بهبود پنداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.