هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند مروارید، شکر، و لعل، به توصیف معشوق و احساسات شاعر می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های معشوق، لب‌های شیرین و دندان‌های درخشان او سخن می‌گوید و درد عشق و فراق را بیان می‌کند. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند عشق پاک، ارزش مروارید (نماد عشق و زیبایی)، و مقایسه‌های شاعرانه توجه دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و فراق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۴۹

ای تو را تعبیه در تنگ شکر مروارید
تا به کی خنده زند لعل تو بر مروارید

چون بگویی بفشانی گهر از حقهٔ لعل
چون بخندی بنمایی ز شکر مروارید

بحر حسنی تو و هرگز صدف لطف نداشت
به ز دندان تو ای کان گهر مروارید

در دندان بنمای از لب همچون آتش
تا ز شرم آب شود بار دگر مروارید

ای بسا شب که من خشک لب از حسرت تو
بر زمین ریختم از دیدهٔ تر مروارید

ریسمان مژه‌ام را به در اشک ای دوست
چند چون رشته کشد عشق تو در مروارید

گوهر مهر خود از هر دل جان دوست مجوی
ز آنکه غواص نجوید ز شمر مروارید

لایق عشق دلی پاک بود همچو صدف
کفو زر نیست درین عقد مگر مروارید

در سخن جمع کنم در معانی پس ازین
درکشم از پی گوش تو به زر مروارید

سخن بنده چو آبی‌ست که کرده‌است آن را
دل صدف وار به صد خون جگر مروارید

شعر خود نزد تو آوردم و عقلم می‌گفت
کز پی سود به بحرین مبر مروارید

سیف فرغانی گرچه همه عیب است بگوی
کز تو نبود عجب ای کان هنر مروارید
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.