هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه در وصف شیرینی لب معشوق و تأثیر آن بر شاعر است. شاعر با استفاده از استعاره‌های مختلف مانند شکر، قند، و آب روان، شیرینی لب معشوق را ستایش می‌کند و از تلخی‌های زندگی خود در مقابل شیرینی‌های معشوق با دیگران شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۱

ای لب لعل تو را بنده بجان شیرینی
لب نگویم که شکر نیست بدان شیرینی

نام لعل لب جان بخش تو اندر سخنم
همچنان است که در آب روان شیرینی

لب نانی که به آب دهنت گردد تر
شهد دریوزه کند ز آن لب نان شیرینی

بوسه‌ای داد لبت، قصد دگر کردم، گفت
کین یکی بس بود از بهر دهان شیرینی

ز آن به وصف تو زبانم چو لبت شیرین شد
که بلیسیدم از آن لب به زبان شیرینی

ز آن لب ای دوست به صد جان ندهی یک بوسه
شکر ارزان کن و مفروش گران شیرینی

چون لبت بر شکر و قند بخندد گویند
بس کن از خنده که بگرفت جهان شیرینی

خوش در آمیخته‌ای با همگان، و این سهل است
که خوش‌آمیز بود با همگان شیرینی

تلخی عیشم از این است و نمی‌یارم گفت
که تو با من ترش و با دگران شیرینی

بنده در وصف تو بسیار سخنها گفتی
اگر از آب نرفتی به زبان شیرینی

سخن هر کس امروز نشانی دارد
زادهٔ طبع مرا هست نشان شیرینی

شعر من کهنه نگردد به مرور ایام
که تغیر نپذیرد به زمان شیرینی

بعد ازین هر که چو من خوان سخن آراید
گو ازین شعر بنه بر سر خوان شیرینی

سیف فرغانی از آن خسرو ملک سخنی
با چنین طبع که فرهاد چنان شیرینی
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.