هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، توصیفی شاعرانه و پراحساس از معشوق است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، جذابیت‌ها و تأثیرات معشوق بر شاعر و اطرافیان را بیان می‌کند. شاعر از زیبایی‌های ظاهری و باطنی معشوق، مانند قامت، مو، لبخند، چشم‌ها و رفتارهایش سخن می‌گوید و تأثیر عمیق این ویژگی‌ها را بر خود و دیگران شرح می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک کامل آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۳۹

ای فتنهٔ هر دوری از قامت فتانت
آشوب قیامت را دیدیم به دورانت

یک قوم جگرخونند از لعل می‌آلودت
یک جمع پریشانند از زلف پریشانت

هم چارهٔ هر نیشی از خندهٔ نوشینت
هم راحت هر جانی از حقهٔ مرجانت

هم نشهٔ هر جامی از چشم خمارینت
هم شکر هر کامی از پستهٔ خندانت

کیفیت هر مستی از نرگس مخمورت
پیچیدن هر کاری از سنبل پیچانت

فیروزی هر فالی از طلعت فیروزت
تابیدن هر نوری از اختر تابانت

سرمایهٔ هر تیغی از خم شده ابرویت
برگشتن هر بختی از صف‌زده مژگانت

نطق همه گویا شد از غنچهٔ خاموشت
راز همه پیدا شد از عشوهٔ پنهانت

تا طرهٔ طرارت زد دست به طراری
دست همه بر بستی، فریاد ز دستانت

تا تیر ترا خوردم پرنده شدم آری
پرواز توان کردن از ناوک پرانت

سهل است گر از دستت شد چاک گریبانم
ترسم نرسد دستم بر چاک گریبانت

آهی که دل تنگم از سینه کشد امشب
آه ار بکشد فردا در حضرت سلطانت

شد ناصردین کز دل دور فلکش گوید
ای ثابت و سیارم، آمادهٔ قربانت

تا چند فروغی را حیرت‌زده می‌خواهی
ای ماه فروغ افکن مات رخ رخشانت
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.