هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از فروغی بیانگر عشق عمیق و بینظیر شاعر به معشوق است. در آن، شاعر از زیبایی بیهمتای معشوق، تأثیر عمیق او بر دلش، و وفاداری بیشائبهاش سخن میگوید، حتی اگر با جفا روبرو شود. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند طوبی و حرم دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات مانند 'قتل پدر' نیاز به بلوغ فکری برای تفسیر صحیح دارد.
غزل شمارهٔ ۱۶۱
نظر ز روی تو صاحب نظر نمیبندد
که هیچ کس به چنین روی در نمیبندد
دلم ز صورت خوب تو پی به معنی برد
که چرخ نقشی ازین خوب تر نمیبندد
زمانه زان لب شیرین اگر خبر گردد
به راستی کمر نیشکر نمیبندد
به خاک کوی تو شب نیست کاب دیدهٔ من
ره گذرگه باد سحر نمیبندد
ز قامت تو چنان پایمال شد طوبی
که تا به روز قیامت کمر نمیبندد
کبوتران حرم را به جز تو کافرکیش
پس از هلاک کسی بال و پر نمیبندد
جز آن پسر که منش دوست چون پدر دارم
کسی میان پی قتل پدر نمیبندد
وفا نمودم و پاداش آن جفا دیدم
که گفت نخل محبت ثمر نمیبندد
هزار بار به خون گر کشی فروغی را
ز آستان تو بار سفر نمیبندد
که هیچ کس به چنین روی در نمیبندد
دلم ز صورت خوب تو پی به معنی برد
که چرخ نقشی ازین خوب تر نمیبندد
زمانه زان لب شیرین اگر خبر گردد
به راستی کمر نیشکر نمیبندد
به خاک کوی تو شب نیست کاب دیدهٔ من
ره گذرگه باد سحر نمیبندد
ز قامت تو چنان پایمال شد طوبی
که تا به روز قیامت کمر نمیبندد
کبوتران حرم را به جز تو کافرکیش
پس از هلاک کسی بال و پر نمیبندد
جز آن پسر که منش دوست چون پدر دارم
کسی میان پی قتل پدر نمیبندد
وفا نمودم و پاداش آن جفا دیدم
که گفت نخل محبت ثمر نمیبندد
هزار بار به خون گر کشی فروغی را
ز آستان تو بار سفر نمیبندد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.