هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی معشوق و تأثیر عمیق عشق بر شاعر را توصیف می‌کند. شاعر از دیدن چهره معشوق، پری‌وار شدن دیگران، و تأثیرات عشق بر جان و تن خود سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند پیر خرابات و دیر مغان دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و عشق زمینی/آسمانی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۰۲

تا صورت زیبای تو از پرده عیان شد
یک باره پری از نظر خلق نهان شد

گر مطرب عشاق تویی رقص توان کرد
ور ساقی مشتاق تویی مست توان شد

گیسوی دلاویز تو زنجیر جنون گشت
بالای بلاخیز تو آشوب جهان شد

نقدی که ز بازار تو بردیم تلف گشت
سودی که ز سودای تو کردیم زیان شد

جان از الم هجر تو بی صبر و سکون گشت
تن از ستم عشق تو بی تاب و توان شد

هم قاصد جانان سبک از راه نماید
هم‌جان گران مایه به تن سخت گران شد

چشمم همه دم در ره آن ماه گهر ریخت
اشکم همه جا در پی آن سرو روان شد

مقصود خود از خاک در کعبه نجستم
باید که به جان معتکف دیر مغان شد

تا دم زدم از معجزهٔ پیر خرابات
صوفی به یقین آمد، زاهد به گمان شد

پیرانه‌سر آمد به کفم دامن طفلی
المنة الله که مرا بخت جوان شد

تا خاک نشین ره عشقیم فروغی
خورشید ز ما صاحب صد نام و نشان شد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.