هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق، درد فراق، و امید به وصال اشاره دارد. از عناصری مانند سنبل، نافه، بتان، کوه، صور، شیرین، کعبه، دیر، و باده برای بیان احساسات شاعر استفاده شده است. در پایان، شاعر به عشق پایدار و یادآوری غم‌های گذشته در بزم‌های جدید اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات مانند شراب و بت‌پرستی نیاز به تفسیر دارد که برای سنین پایین مناسب نیست.

غزل شمارهٔ ۲۲۹

گر به چین بویی از آن سنبل مشکین آرند
عوض نافه همی خون دل از چین آرند

همه ایجاد بتان بهر همین کرد خدا
کز سر زلف دو تا چین به سر چین آرند

کوه کن زنده نخواهد شدن از نفخهٔ صور
مگرش مژدهٔ وصل از بر شیرین آرند

گر تو زیبا صنم از کعبه درآیی در دیر
کافران بهر نثارت بت سیمین آرند

دردمندان همه در بستر حسرت مردند
به امیدی که تو را بر سر بالین آرند

پرده ز آیینهٔ رخسار، خدا را بردار
تا بلاها به سر واعظ خودبین آرند

شب که روی تو عرق ریز شود از می ناب
کی توانند مثال از مه و پروین آرند

گر پیام تو بیارند از آن به که مرا
مژدهٔ سرو و گل و سوسن و نسرین آرند

هر کجا تازه کنند اهل هوس بزم نشاط
عشق‌بازان تو یاد از غم دیرین آرند

رخ زردم نشود سرخ فروغی از عشق
مگر آن دم ز خم بادهٔ رنگین آرند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.