هوش مصنوعی: این شعر از ظلم و ستم حاکمانی سخن می‌گوید که با وجود ادعای نیک‌خواهی، در عمل به مردم ستم می‌کنند. شاعر از بی‌عدالتی، ریاکاری و خونریزی‌های بی‌گناهان انتقاد می‌کند و اشاره می‌کند که حتی در پناهگاه‌ها نیز امنیتی وجود ندارد. همچنین، هشدار می‌دهد که به ظاهر فریبنده‌ی برخی افراد اعتماد نکنید، زیرا در باطن بی‌مهر و سیاه‌دل هستند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق اجتماعی و انتقادی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعر مانند 'خون بی‌گناهان' و 'کشتگان ره عشق' ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۲

بتان به مملکت حسن پادشاهانند
ولی دریغ که بدخواه نیک خواهانند

ز اصل پرورش روح می‌دهند این قوم
ولی ز فرقت جان سوز جسم گاهانند

به جای شیر ز بس خورده‌اند خون جگر
هنوز تشنه‌لب خون بیگناه انند

کجا کمان سلامت ز عرصه‌ای ما راست
که در کمین ز چپ و راست کج کلاهانند

به طاق آن خم ابرو شکستگی مرساد
که در پناهش پیوسته بی پناهانند

گرت ز تیغ کشد غمزه‌اش گواه مخواه
که کشتگان ره عشق بی گواهانند

فروغی از پی خوبان ماه روی مرو
که سر به سر همه بی مهر و دل سیاهانند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.