هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، به توصیف عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از دل‌بستگی، اسارت عشق، انتقام از آسمان، و رهایی از دنیا سخن می‌گوید. همچنین، از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر زندگی خود یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند انتقام و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۶۸

هر کس که دید روی تو آهی ز جان کشید
هر دل که شد اسیر تو دست از جهان کشید

هر خون که ریختی تو به محشر نشد حساب
پنداشتم حساب تو را می‌توان کشید

دیشب به یاد قد تو از دل کشیده‌ام
آهی که انتقام من از آسمان کشید

آن را که چرخ داد به کف سر خط امان
خود را به زیر سایه پیر مغان کشید

یک بارگی خصومت عشاق و بوالهوس
برخاست از میانه چو تیغ از میان کشید

ابروی او که مایهٔ چندین گشایش است
منت خدای را که به قتلم کمان کشید

مسکین کسی که داد ز کف آستین تو
مسکین‌تر آن که پای از آن آستان کشید

این است اگر تطاول گلچین و باغبان
باید قدم فروغی از این گلستان کشید
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.