هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و شیدایی به معشوق، درد فراق، وابستگی به زیبایی‌های دنیوی و در عین حال گذرا بودن آنها سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به آزادی روح و رهایی از قید و بندهای مادی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به مسائل اجتماعی مانند وابستگی به مادیات، برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک است. همچنین، این سطح از تحلیل ادبی برای گروه سنی پایین‌تر ممکن است دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۳

بستهٔ زلف تو شوریده سرانند هنوز
تشنهٔ لعل تو خونین جگرانند هنوز

ساقیا در قدح باده چه پیمودی دوش
که حریفان همه در خواب گرانند هنوز

حال عشاق تو گلهای گلستان دانند
که به سودای رخت جامه درانند هنوز

از غم سینهٔ سیمین تو ای سیمین ساق
سنگ بر سینه زنان سیم برانند هنوز

نه همین مات جمال تو منم کز هر سو
واله حسن تو صاحب نظرانند هنوز

کاش برگردی از این راه که ارباب امید
در گذرگاه تو حسرت نگرانند هنوز

هیچ کس را نرسد دعوی آزادی کرد
که همه بندهٔ زرین کمرانند هنوز

همت ما ز سر هر دو جهان تند گذشت
دیگران قید جهان گذرانند هنوز

کامی از ماهوشان هیچ فروغی مطلب
کز سر مهر به کام دگرانند هنوز
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.