هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق، زیبایی معشوق، و تأثیرات آن بر دل و عقل می‌پردازد. همچنین، در بخشی از شعر، مدح و ستایشی از شاه ناصردین به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ بیشتر نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۱

چون صبا شانه زند طرهٔ عنبربارش
دل یک جمع پریشان شود از هر تارش

عشق گوید که به یاد خم مشکین مویش
عقل گوید که مرو بر دم پیچان مارش

صف شکافی که چنین چشم خمارین دارد
چشم امید مدار از مژهٔ خون خوارش

سر زلفی که به یک جو نخرد یوسف را
ای بسا سر که شود خاک سر بازارش

آن که نادیده رخش خلق چنین حیرانند
چه کند دیدهٔ حیرت زده با دیدارش

یار مست می دوشین و حریفان به کمین
آه اگر باد سحرگه نکند هشیارش

با طبیبی است سر و کار دل بیمارم
کز مسیحا نفسان به نشود بیمارش

کار من ساخت به یک بوسه لب شیرینش
جان شیرین به فدای لب شیرین کارش

گر چنین ترک ز توران سوی ایران آید
صاحب بار کند شاه فلک دربارش

سر شاهان جوان بخت ملک ناصردین
که نگهدار جهان است دل بیدارش

گر سحر خسرو خاور نکند خدمت او
برق غیرت نگذارد اثر از آثارش

خسروا شعر فروغی همه در مدحت تست
جاودان باد به طومار جهان اشعارش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.