هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از فروغی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه، درد فراق و اشتیاق به معشوق است. شاعر از عشق، شیدایی، درد و رنج عشق و همچنین ارتباط با معشوق الهی سخن می‌گوید. استفاده از استعاره‌های زیبا مانند 'جعد چلیپا'، 'گوهر یک دانه' و 'لاله‌زاری' نشان‌دهنده‌ی عمق احساسات و عواطف شاعر است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۱۴

دست در حلقهٔ آن جعد چلیپا زده‌ام
دل سودازده را سلسله و پا زده‌ام

عشقم آتش زد و آب مژه از سر بگذشت
پی آن گوهر یک دانه به دریا زده‌ام

در بر غمزهٔ طفلی سپر انداخته‌ام
من که بر قلب جهان با تن تنها زده‌ام

ساقیم کرده چنان مست که هنگام سماع
سنگ بر شیشه نه طارم مینا زده‌ام

با من ای زاهد گمراه مزن پنجه به جهل
که ز آه سحری بر صف اعدا زده‌ام

منم آن عاشق دیوانه که از غایت شوق
خم زنجیر تو را بر دل شیدا زده‌ام

لاله‌زاری شده‌ام بس که به گل‌زار وفا
شعله داغ تو را بر همه اعضا زده‌ام

می‌توان یافت ز طغیان جنونم که مدام
سر سودای تو دارد دل سودازده‌ام

پا به گل مانده ز بالای تو طوبی آری
من در این مساله با عالم بالا زده‌ام

هر که فیض دم جان بخش تو بیند داند
که چرا خنده به انفاس مسیحا زده‌ام

بخت بیدار مدد کرد فروغی که به خواب
بوسه‌ای چند بر آن لعل شکرخا زده‌ام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.