هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از زیباییهای معشوق، عشق بیپایان خود، و رنجهای هجران میگوید. او از مفاهیمی مانند گل، ماه، توفان نوح، و شعلهٔ نار خلیل برای توصیف احساساتش استفاده میکند و در نهایت، به امیدواری و عشق بیقید و شرط خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به دانش ادبی و تجربهٔ زندگی بیشتری دارند.
غزل شمارهٔ ۳۷۹
گر به گلزار رخش افتد نگاه گاه گاهم
گل به دامن میتوان برد از گلستان نگاهم
گفتمش گل چیست، گفتا پیرهن چاک نسیمم
گفتمش مه چیست، گفتا سایه پرورد کلاهم
قصهٔ توفان نوح افسانهای از موج اشکم
شعلهٔ نار خلیل انگارهای از برق آهم
کو چنان عشقی که تا یک جا به فرساید وجودم
کو چنان برقی که تا یک سر به سوزاند گیاهم
مالک عفوش ندانم تا نپوشاند خطایم
صاحب فضلش ندانم تا نبخشاید گناهم
زیر شمشیر اجل بردم پناه از بیپناهی
آه اگر محراب ابرویش نگیرد در پناهم
گر به خاک من پس از کشتن گذار قاتل افتد
ماجرا دیگر بگویم، خون بها هرگز نخواهم
حاجت از بی حاجتی در عشق میباید گرفتن
من خوشم با ناامیدی تا تویی امیدگاهم
شربت وصلم ندادی تا نخوردم زهر هجران
بوسه بر پایت ندادم تا نکردی خاک راهم
گه قمر پندارمت، گاهی پری، گاهی فرشته
پرده از رخ برفکن یعنی برآر از اشتباهم
من که از روز ازل دیدم جمالش را فروغی
تا به فردای قیامت فارغ از خورشید و ماهم
گل به دامن میتوان برد از گلستان نگاهم
گفتمش گل چیست، گفتا پیرهن چاک نسیمم
گفتمش مه چیست، گفتا سایه پرورد کلاهم
قصهٔ توفان نوح افسانهای از موج اشکم
شعلهٔ نار خلیل انگارهای از برق آهم
کو چنان عشقی که تا یک جا به فرساید وجودم
کو چنان برقی که تا یک سر به سوزاند گیاهم
مالک عفوش ندانم تا نپوشاند خطایم
صاحب فضلش ندانم تا نبخشاید گناهم
زیر شمشیر اجل بردم پناه از بیپناهی
آه اگر محراب ابرویش نگیرد در پناهم
گر به خاک من پس از کشتن گذار قاتل افتد
ماجرا دیگر بگویم، خون بها هرگز نخواهم
حاجت از بی حاجتی در عشق میباید گرفتن
من خوشم با ناامیدی تا تویی امیدگاهم
شربت وصلم ندادی تا نخوردم زهر هجران
بوسه بر پایت ندادم تا نکردی خاک راهم
گه قمر پندارمت، گاهی پری، گاهی فرشته
پرده از رخ برفکن یعنی برآر از اشتباهم
من که از روز ازل دیدم جمالش را فروغی
تا به فردای قیامت فارغ از خورشید و ماهم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.