هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق و وابستگی شدید شاعر به معشوق است. شاعر خود را مست از نگاه معشوق، بی‌خبر از دنیا، و فداکار در راه عشق توصیف می‌کند. او از مفاهیمی مانند فنا، خاکساری، و رحمت الهی نیز سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۳

ما ز چشم تو مست یک نگهیم
بی خبر از خمار صبح گهیم

گر به باد فنا دهی ما را
سر مویت به عالمی ندهیم

حلقه‌در گوش پیر میکده‌ایم
خانه بر دوش ملک پادشهیم

خاک می‌خانه آب حیوان است
همره ما بیا که خضر رهیم

خاک روب در سرای مغان
خاکسار بتان کج کلهیم

با وجود محیط رحمت دوست
کشتی جرم و لنگر گنهیم

دل به چشم سیاه او دادیم
تا نگوید کسی که دل سیهیم

پیش طفلی سپر بیفکندیم
با وجودی که مرد صد سیهیم

ریخت بر چهره جعد ریحان را
کز کمندش به هیچ رو نجهیم

دست ما را ببست نیروی عشق
که ز اندازه پا برون ننهیم

تا فروغی جمال او دیدیم
بی نیاز از فروغ مهر و مهیم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.