هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیان‌کننده‌ی وفاداری و فداکاری در راه معشوق است. شاعر از امتحان‌های سخت، رضایت به قضا و قدر، و گذشتن از خواسته‌های خود در راه عشق سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به تأثیر دعا و پذیرش سرنوشت از سوی خداوند دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه‌ی این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند قربانی کردن و پذیرش سرنوشت نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۹۸

عرضه دادم در بر جانان وفای خویشتن
زیر تیغ امتحان رفتن به پای خویشتن

تا نگردد خون من در حشر دامن گیر او
اول از قاتل گرفتم خون بهای خویشتن

آخر از دست جفایش چاک کردم سینه را
خود به دست خویشتن دام سزای خویشتن

تیره شد روزم ز تاثیر دعای نیم شب
بین چه‌ها می‌بینم از دست دعای خویشتن

کام اگر خواهی ز کام خویش بگذر زان که ما
با رضای او گذشتیم از رضای خویشتن

گر تو با شمشیر روزی بر سرم خواهی گذشت
حاجت دیگر نخواهم از خدای خویشتن

گر تو با شمشیر روزی بر سرم خواهی گذشت
حاجت دیگر نخواهم از خدای خویشتن

کاش می‌ماندی زمانی بر مراد اهل دل
تا نماند مدعی بر مدعای خویشتن

رشته عمر بلندم سر به کوتاهی نهاد
تا گسستی دستم از زلف رسای خویشتن

عاشق صادق فروغی گر بردنش سر به تیغ
رشته الفت نبرد ز آشنای خویشتن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.