هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و تأثیرات عمیق عشق بر جان و دل او می‌پردازد. شاعر از دردها و شادی‌های ناشی از عشق سخن می‌گوید و معشوق را به عنوان طبیب دردهایش می‌ستاید. همچنین، او از زیبایی‌ها و جذابیت‌های معشوق مانند موی مشکین و چشم‌های سحرانگیز او یاد می‌کند و تأثیر این زیبایی‌ها بر ایمان و دل خود را توصیف می‌نماید.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۶۵

اگر ناصح نظر بر منظر جانان من کردی
به جای هر نصیحت رحمتی بر جان من کردی

طبیب دردمندان خوانمت ای عشق کز رحمت
همان دردی که دادی عاقبت درمان من کردی

شبی گفتم که مشکین شد دماغ جان من گفتا
مگر اندیشهٔ گیسوی مشک افشان من کردی

فراغت دادی از غم‌های دهرم ای غم جانان
سرت نازم که تعمیر دل ویران من کردی

ز سرگردانیت ای طرهٔ دلبر پریشانم
مگر آمیزشی با بخت سرگردان من کردی

ز سحر انگیزیت ای چشم کافر کیش حیرانم
که از یک غمزه چندین رخنه در ایمان من کردی

ز سودای غمت شب تا سحر می‌گریم و شادم
که شادیها ز آب دیدهٔ گریان من کردی

سرو پا آتش سوزنده‌ای امروز پنداری
شب روشن گذر از سینهٔ سوزان من کردی

فروغی گر نه چشمت دیده آن گلبرگ رنگین را
چرا گلهای رنگارنگ در دامان من کردی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.