۶۳۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۵

سعادت روی با دین تو دارد
غنیمت خانهٔ زین تو دارد

زهی دولت زهی طالع زهی بخت
که شب پوش و عرقچین تو دارد

چه مقبل هندویی کان خال زیباست
که مسکن لعل شیرین تو دارد

قبا گوئی چه نیکی کرده باشد
که در بر سرو سیمین تو دارد

صبا دنیا معطر کرده گوئی
گذر بر زلف پر چین تو دارد

بسی دیدم پریرویان در آفاق
ندیدم کس که آئین تو دارد

به عالم هرکسی را کیش و دینی است
عبید بینوا دین تو دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.