هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق نافرجام، بی‌قراری عاشق، و ناتوانی در ترک معشوق سخن می‌گوید. شاعر از جدایی از یار، بی‌خردی ناشی از عشق، و ناکامی‌های خود می‌نالد و تأکید می‌کند که عشق را نمی‌توان انکار کرد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات عرفانی و ادبی نیازمند دانش پایه‌ای از ادبیات فارسی است.

غزل شمارهٔ ۵۵

عاشق شوریده ترک یار نتوانست کرد
صبر بی‌دل کرد و بی‌دلدار نتوانست کرد

جان چو با عشق آشنا شد از خرد بیگانه گشت
همدمی زین بیش با اغیار نتوانست کرد

راستی را حق به دستش بود انکارش مکن
مدعی را محرم اسرار نتوانست کرد

نام سرمستان عاشق پیش مستوران نگفت
هیچکس منصور را بردار نتوانست کرد

نفس کافر سالها کوشید و چندان کازمود
ترک معشوق و می و زنار نتوانست کرد

زاهد از محراب بیرون رفت و در میخانه جست
تا قیامت روی در دیوار نتوانست کرد

التماس بوسه‌ای کردم از او تن در نداد
خاطر ما خوش بدین مقدار نتوانست کرد

دوش بر رخسار زردم دید و چندان کاب زد
بخت خواب آلود را بیدار نتوانست کرد

ای عبید ار غافلی از عشق انکارش مکن
هیچ عاقل عشق را انکار نتوانست کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.