هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از سرگشتگی و حیرانی خود در زندگی سخن می‌گوید. او بین عیش و عبادت در نوسان است، گاهی به میکده و گاهی به مسجد می‌رود، اما در نهایت احساس پشیمانی و سردرگمی می‌کند. او از زاهدان و رهبانان انتقاد می‌کند و ترجیح می‌دهد راه خود را برود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و بت‌پرستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۸۲

باز در میکده سر حلقهٔ رندان شده‌ام
باز در کوی مغان بی سر و سامان شده‌ام

نه به مسجد بودم راه و نه در میکده جای
من سرگشته در این واقعه حیران شده‌ام

بر من خستهٔ بیچاره ببخشید که من
مبتلای دل شوریدهٔ نالان شده‌ام

رغبتم سوی بتانست ولیکن دو سه روز
از پی مصلحتی چند مسلمان شده‌ام

بارها از سر جهلی که مرا بود به سهو
کرده‌ام توبه و در حال پشیمان شده‌ام

زاهدان از می و معشوق مرا منع کنند
بهتر آنست که من منکر ایشان شده‌ام

گفت رهبان که عبید از پی سالوس مرو
زین سخن معتقد مذهب رهبان شده‌ام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.