۳۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۵

ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی
همچون شمنی شیفته بر صورت فرخار

امروز به اقبال تو، ای میر خراسان
هم نعمت و هم روی نکو دارم و سیار

درواز و دریواز فرو گشت و بر آمد
بیمست که: یک بار فرود آید دیوار

دیوار کهن گشته بپرداز بادیز
یک روز همه پست شود، رنجش بگذار

آن خجش ز گردنش در آویخته گویی
خیکیست پراز باد، درو ریخته از بار

آن کن که درین وقت همی کردی هر سال
خز پوش و به کاشانه رو از صفه و فروار

یاد آری و دانی که: تویی زیرک و نادان
ور یاد نداری تو سگالش کن و یادآر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴ - بر رخش «زلف» عاشق است چو من
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶ - در مدح ابوالطیب طاهر مصعبی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.