هوش مصنوعی: شاعر از صبا می‌خواهد که بوسه‌ای از جانب او به معشوق برساند، به شرطی که لب‌های شیرین معشوق را نرنجاند. او از دل‌شکستگی می‌گوید و اشاره می‌کند که همه دل به گیسوی دلیر معشوق داده‌اند. شاعر از بادهایی می‌گوید که همیشه در حال حرکت هستند و از غمزه‌های کشنده معشوق سخن می‌راند که نیاز به سلاح دیگری ندارد. در پایان، از بی‌خوابی‌های شبانه می‌گوید و دل را به جستجوی برادر معشوق فرا می‌خواند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دل‌شکستگی و غمزه‌های کشنده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

گزیدهٔ غزل ۲۹

ای صبا بوسه زن ز من در او را
ور نرنجد لب چو شکر او را

چون کسی قلب بشکند که همه کس
دل دهد طرهٔ دلاور او را

رو سوی سر و تا فرو بنشیند
زانکه بادیست هر زمان سر او را

دل مده غمزه را به کشتن خلقی
حاجت سنگ نیست خنجر او را

چون بسی شب گذشت و خواب نیامد
ای دل اکنون بجو برادر او را
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۸
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.