۲۹۲ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۱۸۲

نارسته می توان دید از زیر پوست خطت
چون نامه یی که کاتب سوی برون بخواند

ای دل سپاس دار که گردوست جور کرد
از بخت نامساعد من بود ازو نبود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۱۸۱
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.