هوش مصنوعی: شاعر از درد هجران و رنج‌های عشق می‌گوید و از رفتار ناپسند یار خود شکایت دارد. او با وجود آگاهی از عیوب یار، همچنان به او عشق می‌ورزد و این را هنر خود می‌داند. در نهایت، شاعر به تقدیر و عادت‌های ناخوشایند زندگی تسلیم می‌شود و از کلبهٔ غم و اندوه بیرون می‌آید.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی مانند عشق، هجران، شکایت از یار و پذیرش تقدیر است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند می‌خواری و رندی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

گزیدهٔ غزل ۲۷۵

سیلاب سرشک هجران توأم دوش
تا دوش بد امروز به بالای سر آمد

یار ب چه توان کرد که می‌خواری و رندی
پیش همه عیب است و مرا این هنرآمد

گر عادت بخت من و خوی تو چنین است
مشکل بود از کلبهٔ احزان بدر آمد
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۷۴
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.