۷۹۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶

بُگْریز ای میرِ اَجَل، از نَنْگِ ما، از ننگِ ما
زیرا نمی‌دانی شدن، هم رَنگِ ما، هم رَنگِ ما

از حَمله‌هایِ جُنْدِ او، وَزْ زَخْمه‌هایِ تُندِ او
سالم نَمانَد یک رَگَت، بر چَنگِ ما، بر چَنگِ ما

اوّل شرابی دَرکَشی، سَرمَست گردی از خوشی
بی‌خود شوی، آن گَهْ کُنی آهنگِ ما، آهنگِ ما

زین باده می‌خواهی؟ بُرو، اوّل تُنُک چون شیشه شو
چون شیشه گشتی بَرشِکَن، بر سنگِ ما، بر سنگِ ما

هر کانْ میِ اَحْمَر خورَد، با بَرگ گردد بَرخورَد
از دلْ فَراخی‌ها بَرَد، دِلْتَنگِ ما، دِلْتَنگِ ما

بَس جَرّه‌ها در جو زَنَد، بَس بَربَطِ شش تو زَنَد
بَس با شَهانْ پَهلو زَنَد، سَرهنگِ ما، سَرهنگِ ما

ماده است مرّیخِ زَمَن، این‌جا درین خنجر زدن
با مِقْنَعه کِی تان شدن، در جنگِ ما، در جنگِ ما

گر تیغ خواهی تو زِ خور، از بَدْر بَرسازی سِپَر
گر قیصری اَنْدَر گُذَر از زَنگِ ما، از زَنگِ ما

اِسْحاق شو در نَحرِ ما، خاموش شو در بَحرِ ما
تا نَشْکَنَد کَشتیِّ تو، در گَنگِ ما، در گَنگِ ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.