هوش مصنوعی:
این متن بیانگر عشق و وابستگی عمیق شاعر به معشوق است. شاعر از فداکاری و ایثار خود در راه معشوق میگوید و احساسات شدید خود را نسبت به او بیان میکند. همچنین، متن حاوی مفاهیمی مانند درد عشق، ناامیدی و احساس ناتوانی در برابر عشق است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'در خون دل من تشنه است' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
گزیدهٔ غزل ۴۱۴
آنکه از جان دو ستر میدارمش
گر مرا بگذاشت من نگذارمش
آنکه در خون دل من تشنه است
من دو چشم خویش می پندارمش
گر چه هست او یار من من یار او
من کجا یارم که گویم یارمش
هیچ رحمی نیست بر بیمار خوش
آن طبیبی را که من بیمار مش
با دل خود گفتم او را چیستی ؟
گفت خسرو او گل و من خارمش
گر مرا بگذاشت من نگذارمش
آنکه در خون دل من تشنه است
من دو چشم خویش می پندارمش
گر چه هست او یار من من یار او
من کجا یارم که گویم یارمش
هیچ رحمی نیست بر بیمار خوش
آن طبیبی را که من بیمار مش
با دل خود گفتم او را چیستی ؟
گفت خسرو او گل و من خارمش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۱۳
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.