هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و فراق مینالد و بیان میکند که با وجود رنجهای بسیار، همچنان تسلیم عشق است. او از نامههای نافرجام و ناامیدیهایش میگوید و عشق را همچون بادهای توصیف میکند که در جام جمش نمایان است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
گزیدهٔ غزل ۴۱۶
ستمگری که دلم شاد نیست جز به غمش
به خامه راست نیاید شکایت ستمش
اگر ز دست اجل چند که امان یابم
به خاک پاش که سر بر ندارم از قدمش
هزار نامه نوشتم به خون دیده ولی
به این دیار نیامد کبوتر حرمش
مباشری که به کنج فراق می نوشد
سفال باده نماید به چشم جام جمش
به خامه راست نیاید شکایت ستمش
اگر ز دست اجل چند که امان یابم
به خاک پاش که سر بر ندارم از قدمش
هزار نامه نوشتم به خون دیده ولی
به این دیار نیامد کبوتر حرمش
مباشری که به کنج فراق می نوشد
سفال باده نماید به چشم جام جمش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۱۵
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.