هوش مصنوعی: شاعر از یادآوری سخنان و خنده‌های شیرین معشوق خود غمگین است و با صدای بلند گریه می‌کند، اما این گریه به گوش کسی نمی‌رسد. او از معشوقی می‌گوید که با خشم او را ترک کرده و تنها مانده است و از چشم می‌خواهد که خواب را بپوشاند.
رده سنی: 16+ متن حاوی احساسات پیچیده‌ای مانند عشق، اندوه و تنهایی است که درک آن برای کودکان دشوار است و بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالانی است که توانایی درک و همذات‌پنداری با این احساسات را دارند.

گزیدهٔ غزل ۴۲۲

آن سخن گفتن تو هست هنوزم در گوش
وان شکر خندهٔ شیرین تو از چشمهٔ نوش

گریه می‌آیدم از دور به آواز بلند
که از آن گریه نمی‌آیدم آواز به گوش

ای به خشم از برمن رفته و تنها خفته
چشم را گوی که چندین طرف خواب بپوش
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۲۱
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.